چرا ایران در سوریه غافلگیر شد؟ | چرا کسی مسئولیت تحلیلهای غلط را نمیپذیرد؟
رویداد۲۴ | داوود حشمتی: بشار اسد وارث حکومت پدرش، سقوط کرد و به این ترتیب حکومت ۵۵ ساله حزب بعث سوریه به پایان خودش رسید. صرفنظر از اشتباه اسد در ۱۴ ساله گذشته که سوریه وارد بحران درگیری نظامی داخلی شده بود، موضع تحلیلگران ایرانی در این حوزه حائز اهمیت است. آیا مشاوران و تحلیلگران این مساله را پیشبینی میکردند، یا اینکه همچنان مشاورهها و تحلیلهای غلط تصمیمسازی اشتباه و خطای محاسباتی را در داخل ایران رقم میزند؟
تحلیلهایی که منجر به پیوند خوردن ایران به جنگ روسیه و اوکراین شد. تحلیلهایی از جنس «زمستان سخت اروپا" یا "مهم نبودن ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت و تحریمهای نفت در سال ۹۱". چرا این تحلیلگران درحالی که حتی یک نفر برای او مقاومت نکرد، همچنان از قاب صداوسیما مدعی بودند که «اسد به همین راحتی سقوط نمی کند؟». این تحلیلگران امروز هم درحال خط دادن به سیستم هستند تا مبادا فشار اجتماعی را کم تر کند. از نگاه آنها اشتباه بشار اسد این بود که سیستم او سکولار بود (یعنی به حجاب اعتقادی نداشت) و شبکه های اجتماعی در آن آزاد بود.
ردپای تحلیلهایی غلط
به اعتبار گفته های مخالفان توافق که اتفاقا از حامیان دولت رئیسی هم بودند، کار توافق ایران و غرب برای بازگشت آمریکا به برجام در تابستان ۱۴۰۱ نهایی شده بود. اما عده ای با این تحلیل که " زمستان سخت اروپا در راه است" و اروپا به خاطر عبور از بحران انرژی ناگزیر است به ایران باج بدهد، مانع از توافق شدند.
رسانه مستقر در توپخانه تهران، تحلیل کیهانی خودش را ارائه کرد و طی مقالات متعدد دولت رئیسی را تحت فشار گذاشتند که "فقط دوماه صبر کنید و ببینید ورق چگونه بر میگردد" دو ماه که گذشت توافق در دسترس از بین رفت و وقایع ۱۴۰۱ هم گریبان ایران را گرفت.
به دوازده سال قبل برگردید. جایی که سعید جلیلی مسول مذاکرات بود و احمدینژاد در قدرت نشسته بود. از سالها قبل هشدار داده میشد که نباید اجازه تحریمهای بیشتر را به غرب داد. اما تحلیل تصمیمسازان این بود که "جهان نمیتواند نفت ایران را تحریم کند. در صورت تحریم نفت ایران، هر بشکه نفت به ۲۵۰ دلار میرسد".
تصویرگران چنین تحلیلی در فضای تصمیمسازی ایران، کاملا قدرت داشتند و هیچ وقت حاضر نشدند پاسخگوی ضربهای باشند که با این تحلیل به ایران زدند.
بیشتر بخوانید:
سقوط اسد و نظم نوین غرب آسیا ؛ نیاز فوری ایران به راهبردهای جدید و دوستی با دشمنان قدیم
پرچم جدید سوریه چه معنایی دارد؟
ببینید| وقتی بشار اسد تصاویر زندان صیدنایا را تکذیب میکرد
این تفکر را میتوان از عقبتر گذشته دورتر هم رصد کرد. از عدم درک درست نسبت به جهان جدید و مناسبات قدرت پس از سقوط شوروی که چطور به راحتی پرونده هسته ای ایران را در شورای امنیت به یک بحران دو دههای برای ایران تبدیل کرد. همانها که تحریمها و قطعنامهها را کاغذپاره میخواندند.
تحلیلهای غلط از سوریه
تنها یک هفته پیش بود که یکی از همین تحلیگران که اتفاقا بی ارتباط با منطقه و فعالیتهای مستشاری ایران نبود در صدا و سیما میگفت: اسرائیل نابود شده نیروی سازمانی به هم ریخته. نیروی سازمانی در خط نیست. اینها نیروهای احتیاط ارتش را فراخوانی کردند. اونها هم آدمای معمولیاند آوردن گذاشتن آنجا. آنها هم دل و جرات مقاومت را ندارند. سوریه یک تکونی بخورند به سمت جولان، جولان را تصرف کردند. من این را به رزمندگان عزیز سوریه از همین جا قول میدهم این اتفاق شدنی است و میتواند بیفتد."
گوینده این حرفها فرد بیاطلاعی نیست. او فرماندهی تیپ ۴۸ فتح یاسوج، لشکر سپاه خوزستان، مسئول اطلاعات نیروی زمینی سپاه و... که پس از شهادتِ شهید «حسین همدانی»، فرمانده قرارگاهِ حضرت زینب در سوریه شد.
و یا مشاور کنار دست قالیباف که همین هفته گذشته معتقد بود که بعد از هفت اکتبر محور مقاومت یکپارچه شد. مهدی محمدی میگیوید: "بعد از هفت اکتبر دو تا اتفاق کلیدی براش افتاد. اولین اتفاق این بود که ما تونستیم محور رو یکپارچه کنیم. تا قبل از اون محور مقاومت یک محور کم و بیش تقسیم شده به گروههای مختلف بود که اینا تجربه اجرای عملیاتهای مشترک رزمی با همدیگه نداشتند. مقاومت عراق مقاومت سوریه مقاومت لبنان مقاومت در یمن و مقاوم گروه های مختلف مقاومت درون فلسطین اشغالی با هم کار نکرده بودند."
و هیچ وقت هم پاسخ نمیدهند که در دوسال گذشته بشار اسد و نقش او در محور مقاومت دقیقا چه بود؟ در نهایت هم به همین سادگی سقوط کرد، آنهم در شرایطی که کمتر از چند ساعت قبل جواد اردشیرلاریجانی به عنوان تحلیلگر در صداوسیما به عراقچی و اظهاراتش انتقاد میکرد و میگفت "سوریه سقوط نمیکند"
سوال این است: نقش این مشاوران و تحلیلگران چرا هیچ وقت در ایجاد خطای محاسباتی واکاوی نشده است؟ چرا با وجود تکرار مکرر خطای تحلیلی و محاسباتی باز هم تریبون های اصلی رسانه های رسمی و صداوسیما در اختیار آنها قرار دارد؟ همین تحلیلگران امروز بار دیگر در حال تخدیر سیستم هستند تا همین حرفها و تحلیلهای خودشان را توجیه کنند. آنها هزار دلیل نامرتبط ردیف می کنند تا نشان دهند چرا تحلیلهایشان غلط است. اما نکته اینجاست که این افراد، اشخاص عادی نیستند. اینها کسانی هستند که به صداوسیما دعوت می شوند و یا رسانه در اختیار دارند تا افکارعمومی را بسازند. خوش بینانه ترین حالت این است که این دسته فقط خطای دید و خطای تحلیل دارند. توجه به این دسته از آن جهت اهمیت دارد که همچنان هم امروز همینها درحال دادن مشاوره به سیستم هستند تا مبادا ذرهای در مقابل ملت کوتاه بیاید. اگر خطای تصمیم سازیهای قبلی دیده نشده بود، این بار دقت کنید که این جماعت در حال ایجاد خطای تصمیم سازی دیگری هستند. به اعتقاد آنها نباید سیستم ذره ای فضای سیاسی و اجتماعی را باز کند و اگر دست به این کار بزند، سقوط خواهد کرد. از نگاه آنها نه تنها نباید فیلترینگ برداشته شود، بلکه باید قانون حجاب را با شدت بیشتری اعمال کرد و جامعه را به عقب راند. این البته همان خطایی است که ۱۴ سال قبل مشاوران اسد در درون دولت او هم انجام دادند.